هوش مصنوعی:
این متن دربارهی ماهیت عشق و دردهای آن است. عشق به عنوان یک تجربهی عمیق و دردناک توصیف شده که هم شادی و هم رنج به همراه دارد. عشق به عنوان آتشی در دل و اشکی در چشم توصیف شده و تأکید میشود که بدون تجربهی درد عشق، انسان به بلوغ و مردانگی نمیرسد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق و فلسفی موجود در متن، مانند درد عشق و بلوغ عاطفی، برای مخاطبان جوانتر ممکن است چالشبرانگیز یا نامفهوم باشد. این متن برای افرادی مناسب است که تجربهی عاطفی بیشتری دارند و میتوانند با مفاهیم پیچیدهی آن ارتباط برقرار کنند.
غزل شمارهٔ ۶۰
چون درد عاشقی به جهان هیچ درد نیست
تا درد عاشقی نچشد مرد مرد نیست
آغاز عشق یک نظرش با حلاوتست
انجام عشق جز غم و جز آه سرد نیست
عشق آتشی ست در دل و آبی ست در دو چشم
با هر که عشق جفت ست زین هر دو فرد نیست
شهدیست با شرنگ و نشاطیست با تعب
داروی دردناکست آنرا که درد نیست
آنکس که عشق بازد و جهان بازد و جهان
بنمای عاشقی که رخ از عشق زرد نیست
تا درد عاشقی نچشد مرد مرد نیست
آغاز عشق یک نظرش با حلاوتست
انجام عشق جز غم و جز آه سرد نیست
عشق آتشی ست در دل و آبی ست در دو چشم
با هر که عشق جفت ست زین هر دو فرد نیست
شهدیست با شرنگ و نشاطیست با تعب
داروی دردناکست آنرا که درد نیست
آنکس که عشق بازد و جهان بازد و جهان
بنمای عاشقی که رخ از عشق زرد نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.