هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و فراق می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که یا به او نزدیک شود یا درد او را درمان کند. او از غیرت و رنج عشق سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند و رنجش را پایان دهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک داشته باشد.

شمارهٔ ۲۴۹

یکره ز وصل خویش مرا بهره‌مند کن
اغیار را بر آتش غیرت سپند کن

ای میوه امید فرود آی خود ز شاخ
یا آنکه دست کوته ما را بلند کن

ز اغیار درد خویش‌ستان و بمن سپار
یا زین میان علاج من دردمند کن

دارای هزار خاک‌نشین شهسوار من
گاهی نگاه در ته پای سمند کن

تا کی خوریم از غم زلف تو پیچ‌وتاب
یکحلقه وقف گردن ما زین کمند کن

خواهی نه تلخ‌کام گر از زهر حسرتم
آن کنج لب که گفت پر از نوشخند کن

مشتاق را ز عشق نصیحت چه فایده
ای پندگو برای خدا ترک پند کن
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.