هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غمگین است که در آن شاعر از درد هجران و عشق ناکام می‌نالد. او از چشمان معشوق به عنوان چراغ روشن‌کننده زندگی خود یاد می‌کند و از غم و اندوه درونی خود سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند "شیشه دل" و "ساغر چشم"، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، احساسات شدید و غمگین بیان شده در شعر برای سنین پایین‌تر مناسب نیست.

شمارهٔ ۲۵۲

شبی روز منست ای از تو روشن چشم داغ من
که گردی انجمن افروز من چشم چراغ من

شبی شور از فروغ مهر شمع‌افروز داغ من
نه آخر من سیه‌روز توام چشم و چراغ من

بود خون جگر می بی‌لب ساقی همان بهتر
که ماند خشک همچون شیشه خالی دماغ من

ز بس کاهیدم از هجرش گرم بیند عجب نبود
که نشناسد مرا یا روز من گیرد سراغ من

ز هر شب امشبم تاب‌وتب افزونست پنداری
که غافل خویش را پرو نه ای زد بر چراغ من

چه فیض از شیشه دل ساغر چشم ترم دارد
کزین مینا نمی‌آید بجز خون در ایاغ من

زیر سیر گلستان گلهای داغت فارغم دارد
که باشد سینه‌ام زین لاله گلگشت باغ من

سرودم را شنو مشتاق منگر این سیه‌بختی
که خوشتر از نوای بلبل است آهنگ زاغ من
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.