هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دلبستگی خود به معشوق سخن میگوید. او از قفس بودن دنیا و جایگاه خاص معشوق در زندگی خود یاد میکند و با استفاده از استعارههای زیبا مانند یاقوت، لعل، و غزال، احساسات خود را بیان میکند. همچنین، شاعر از رنجهای عشق و تأثیر آن بر روح و روان خود مینالد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استعارههای پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'نشاء خونم' و 'شراب کهن' ممکن است نیاز به تفسیر داشته باشند و مناسب سنین بالاتر باشند.
شمارهٔ ۲۶۲
زآنکو نروم بلبلم و جای منست این
خلدوسر کویت قفس است آن چمنست این
یاقوت سرشکم خورد از جای دگر آب
نه لعل بدخشان نه عقیق یمن است این
چشمان تو کز باده نازند سیه مست
آهوی خطا ان و غزال ختن است این
دیریست بجوش آمده از مهر تو مگذر
از نشاء خونم که شراب کهن است این
خلدوسر کویت قفس است آن چمنست این
یاقوت سرشکم خورد از جای دگر آب
نه لعل بدخشان نه عقیق یمن است این
چشمان تو کز باده نازند سیه مست
آهوی خطا ان و غزال ختن است این
دیریست بجوش آمده از مهر تو مگذر
از نشاء خونم که شراب کهن است این
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.