۱۹۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۷۳

ندانم میکنی گاهی بغربت یاد من یا نه
بخاطر آیدت زین مانده بی‌کس در وطن یا نه

ترا در مصر دولت بر سریر عزت آگاهی
ز حال پیر کنعان هست در بیت‌الحزن یا نه

بیاران نوت در طرح بزم عشرت افکندن
بخاطر میرسد محرومی یار کهن یا نه

بیادت هیچ میآید بپاداش وفای تو
ز بیداد بداندیشان کشیدم آنچه من یا نه

بگوشت هیچ میگوید صبا کان خسته هجران
کشید از دوریت سر در گریبان کفن یا نه

بزندان غمت زان خون که می‌نوشم خبرداری
بگاه باده پیمائی بگلگشت چمن یا نه

گهی آری بیاد این تلخکام زهر حرمانرا
که مرد از حسرت یکبوسه زان کنج دهن یا نه

برم مشتاق دانم آید و اما نمیدانم
که تا آید ز درد هجر خواهم زیستن یا نه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.