هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از حافظ، احساسات عمیق عاشقانه و درد فراق را بیان میکند. شاعر از باد صبا بوی معشوق را استشمام میکند و از درد دل خود میگوید که توسط دیگران درک نمیشود. او از بیوفایی معشوق و رقیبانش شکایت دارد و حال مشتاقانه خود را با تصاویر زیبا مانند شهد و مگس توصیف میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۲۸۹
ایکه از باد صبا بوی کسی میشنوی
بوی جان از دم عیسی نفسی میشنوی
غافلی زآنچه دلم میکشد از سینه تنگ
سخن مرغ اسیر و قفسی میشنوی
گردی از قافله کو ننماید بشتاب
تا درین بادیه بانگ جرسی میشنوی
یار هر ناکسی و کس نپسندد صدبار
گفتم اما تو کجا حرف کسی میشنوی
با رقیبان مکن ای تازه گل الفت تا چند
طعنه زآمیزش هر خاروخسی میشنوی
دم بدم نالم و افغان که ندانی برهت
تاله کیست که در هر نفسی میشنوی
حال مشتاق چه دانی ز تمنای لبت
سخن شهدی و حرف مگسی میشنوی
بوی جان از دم عیسی نفسی میشنوی
غافلی زآنچه دلم میکشد از سینه تنگ
سخن مرغ اسیر و قفسی میشنوی
گردی از قافله کو ننماید بشتاب
تا درین بادیه بانگ جرسی میشنوی
یار هر ناکسی و کس نپسندد صدبار
گفتم اما تو کجا حرف کسی میشنوی
با رقیبان مکن ای تازه گل الفت تا چند
طعنه زآمیزش هر خاروخسی میشنوی
دم بدم نالم و افغان که ندانی برهت
تاله کیست که در هر نفسی میشنوی
حال مشتاق چه دانی ز تمنای لبت
سخن شهدی و حرف مگسی میشنوی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.