هوش مصنوعی: این شعر از حافظ بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و رنج‌های عشق ناکام است. شاعر از تشنگی و عطش عشق، درد فراق، و ناامیدی‌های زندگی سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به امیدواری و نزدیکی به آرامش دارد، هرچند با تلخی‌های همراه است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و فراق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۹۳

من تشنه دشت بی‌آب بارد مگر سحابی
ورنه کسی نگیرد دست مرا بآبی

آن تشنه لب درین دشت آخر رسد بآبی
کز ره نرفته باشد از جلوه سرابی

هرکس که گشت روشن از لوح دل سوادش
هرگز نخوانده باشد گو حرفی از کتابی

از تشنگی است یا رب آتش بجان گیاهم
یا رشحه زابری یا قطره‌ای ز آبی

هرگز ز ساغر عشق جز خون دل نخوردیم
اینست اگر کشیده است زین گل کسی گلابی

در پنجه غم او مرغیست دل که چون شد
بیرون ز بیضه افتاد در چنگل عقابی

زهر فراق یاران هرکس چشیده داند
در نه خم فلک نیست زین تلختر شرابی

نزدیک ساحل آمد سالم سفینه ما
ای قلزم محبت وقتست انقلابی

اکنون که دانه‌ام سوخت لب تشنه در ته خاک
حاصل چه زینکه هر سو گیرد هوا سحابی

زآن مهروش چه داند بیتابی تو مشتاق
چون ذره هر که نبود سرگرم آفتابی
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.