هوش مصنوعی: متن بیانگر درد و رنج شاعر از فراق و هجران معشوق است. شاعر از خواری و ذلت خود در غیاب معشوق می‌نالد و از او طلب رحم و بازگشت می‌کند. او از زخم‌های عاطفی و جان‌سوزی که متحمل شده سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او دلجویی کند. شاعر همچنین از رفتارهای فریبنده و مکّارانه معشوق شکایت دارد و شب‌های هجران را آتشین و سوزان توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاطفی عمیق، درد و رنج عاشقانه و اصطلاحات ادبی پیچیده است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند خواری، زخم‌های عاطفی و رفتارهای فریبنده نیاز به بلوغ عاطفی و فکری دارد.

شمارهٔ ۳۲۰

چون رفتی افکندی، بر خاکم از خواری
وقت آمد بازآئی، از خاکم برداری

بر خاکم افتاده، در راهت از خواری
تا کی تو رحم آری، از خاکم برداری

از زخمی هر لحظه، چندم جان آزاری
یا رحمی بر حالم، یا زخمی بس کاری

چندم دل آشامد، خون بیتو وقت آمد
بر حالم بخشائی، بر جانم رحم آری

تا الفت با دشمن، داری تو دارم من
گه ناله گه شیون، گه گریه گه زاری

ما گریان دل نالان، چند از تو گاهی کن
هم ما را دلجوئی، هم دل را دلداری

چون از کف ندهم دل، زان غمزه زان عشوه
این شغلش مکاری، و آن کارش عیاری

ای شبها تو خفته، رحمی کن کز هجرت
در جانم آتش زد، شمع‌آسا پنداری
وزن: مفعولن مفعولن مفعولن مفعولن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.