هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از حالات مختلف روحی و تجربیات خود در زندگی سخن می‌گوید. او از مستی و خرابی، بازی با غریبان، و حالات مختلفی مانند شطرنج بازی، ناله‌های عاشقانه، و مناجات با خدا صحبت می‌کند. شاعر در نهایت به این نتیجه می‌رسد که در اثر مستی و خرابی، دیگر نمی‌تواند بین عبارات و اشارات تمایز قائل شود و حتی افراد و اعمال مختلف را از هم تشخیص نمی‌دهد. در پایان، شاعر به یاد می‌آورد که شاهی به او گفته است که او بنده‌ای است که باید حاجات خود را پیش آورد.
رده سنی: 18+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مستی و خرابی و حالات روحی پیچیده نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۷۱

چه خواهی کرد قرایی و طامات
تماشا کرد خواهی در خرابات

زمانی با غریبان نرد بازم
زمانی گرد سازم با لباسات

گهی شه رخ نهم بر نطع شطرنج
گهی شه پیل خواهم گاه شهمات

گهی همچون لبک در نالش آیم
گهی با ساتکینی در مناجات

گهی رخ را نهاده بر زمین پست
گهی نعره کشیده در سماوات

چنان گشتم ز مستی و خرابی
که نشناسم عبارات از اشارات

نه مطرب را شناسم از موذن
نه دستان را شناسم از تحیات

شنیدم من که شاهی بنده را گفت
که تو عبد منی پیش آر حاجات

همی گفت ای سنایی توبه ننیوش
که من باشم بپاهم در مناجات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.