هوش مصنوعی: در این متن، صحنه‌ای عاطفی و دردناک توصیف شده است که در آن یک شخصیت مهم (احتمالاً امام یا شهیدی) در بستر بیماری یا مرگ قرار دارد. اطرافیان او در حال گریه و ناله هستند. شخصیت اصلی از برادرش درخواست کمک و درمان می‌کند و سپس به درگاه خداوند دعا می‌کند. در پایان، پس از دریافت اجازه از شاه (یا امام)، به سوی او می‌شتابد.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و مذهبی است و ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

بخش ۹۳ - رفتن ح – علی اکبر به وداع امام سجاد وبازگشت به خدمت پدر

به بالین اوگریه ها سرنمود
همی چهره بر پای سجاد سود

شه خسته چون بوی اکبر شنید
زجاجست و تنگش به بر برکشید

به بدرود هم در خروش آمدند
همی ناله ازنای دل برزدند

امام امم سیدالساجدین
به فرخ برادرش گفت اینچنین

که ای لعل تو عیسی جان من
بدین درد جانکاه درمان من

طبیبانه بنشین به بالین من
بکن چاره ی درد دیرین من

مرا جان ز دیدارت آمد به تن
مرو تا بماند به تن جان من

به پوزش خم آورد بالا جوان
بر آن جهان داور ناتوان

که ای حجت دادگر کردگار
پس از تاجور باب در روزگار

پی آنکه برخی کنم جان تو را
سر خود کنم گوی چوگان ترا

پدر داده دستوری ام بهر جنگ
که سازم زخون چهره یاقوت رنگ

تو نیزم اجازت بده چون پدر
به پیگار این لشگر بد گهر

که گاه فدا گشتم دیر شد
دل من زجان و جهان سیرشد

چو از شاه بیمار دستور یافت
دگر باره سوی شهنشه شتافت
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۹۲ - زبانحال ام لیلی و تسلی دادن ح علی اکبر مادر خودرا
گوهر بعدی:بخش ۹۴ - لباس رزم پو شاندن امام مظلوم فرزند خود را وبه میدان فرستادن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.