۱۷۵ بار خوانده شده

بخش ۴۷ - قتل آن ده تن که اسب به کشته ی امام شهید تاخته بودند

کشان روزبانان به زنجیر در
کشیدند ده تن بر نامور

که برشه سمند ستم تاختند
به تن خرد، ستخوان او ساختند

مر آن ده بدند از نژاد حرام
تبه رایشان باب و، بدکاره مام

چو مختارشان کرده بشنید چیست
به آنان نگه کر و لختی گریست

همه انجمن نیز گریان شدند
دل از آتش درد بریان شدند

بپرسید از آن بد سگالان امیر
که ای شاه را دشمنان شریر

چه بردید از آن کارنستوده سود؟
تن کشته با نعل توسن که سود؟

تنی کش پیمبر همی خواند جان
نمودید خردش چرا استخوان؟

بتر زآنچه کردید هرگز که کرد؟
دلی کو کزین نیست پر داغ و درد؟

شما را زدادار، نفرین رساد
به شمشیر من کیفر کین رساد

بدوزندشان گفت، با چار میخ
بریزند خون با سنان ستیخ

بکوبند پس با سم باره شان
بسوزند تن های پتیاره شان

به فرموده دژخیم شد کار بند
بسایید تنشان به سم سمند

تن تیره شان اندر آتش نهاد
سپس داد خاک پلیدان به باد

همه جا به دوزخ درون بادشان
عذاب خدایی فزون بادشان

جزای نکو باد مختار را
گراینده این خوب کردار را

پیمبر از او باد خوشنود و شاد
که کیفر کشید و نکو داد، داد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۴۶ - کشتن ابراهیم چهارصد و بیست نفر از قاتلان امام مظلوم را
گوهر بعدی:بخش ۴۸ - کشتن مختار، کشنده ی عبدالرحمن ابن عقیل را
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.