هوش مصنوعی:
این متن به توصیف میخوارگانی میپردازد که باده (شراب) را برای فراموشی غمهای بیکران مینوشند. باده به عنوان نمادی از عشق و معشوق، نیروی بخشنده و تسکیندهنده توصیف شده است. شاعر بیان میکند که باده و جان به هم پیوستهاند و میخوارگان برای آرامش جان خود آن را مینوشند. در نهایت، هیچ نعمتی لذیذتر از باده برای کسانی که از ثروت و قدرت دنیا بهرهمند هستند، وجود ندارد.
رده سنی:
18+
متن به موضوع شرابخواری اشاره دارد که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال نامناسب باشد. همچنین، مضامین عرفانی و پیچیدگیهای ادبی آن برای درک بهتر، به بلوغ فکری و تجربه بیشتر نیاز دارد.
شمارهٔ ۱۴
می خوارگان که باده ز رطل گران خورند
رطل گران ز بهر غم بی کران خورند
رطل گران برد ز دل اندیشه گران
درخور بود که باده ز رطل گران خورند
در باده رنگ عارض معشوق دیده اند
رطل گران به قوت و نیروی آن خورند
جان است جنس باده و باده است جنس جان
از بهر جان و راحت او جنس جان خورند
خوشتر ز باده هیچ نعیمی نخورده اند
آنها که مال و نعمت ملک جهان خورند
رطل گران ز بهر غم بی کران خورند
رطل گران برد ز دل اندیشه گران
درخور بود که باده ز رطل گران خورند
در باده رنگ عارض معشوق دیده اند
رطل گران به قوت و نیروی آن خورند
جان است جنس باده و باده است جنس جان
از بهر جان و راحت او جنس جان خورند
خوشتر ز باده هیچ نعیمی نخورده اند
آنها که مال و نعمت ملک جهان خورند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.