هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق، جدایی از معشوق، رنج‌های زندگی و غم‌هایش سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که از آسمان و روزگار آسیب دیده و در غم و غربت به سر می‌برد. همچنین اشاره می‌کند که دیگر رنج بیشتری نمی‌خواهد و از نوشیدن شراب لذت نمی‌برد. او در نهایت تأکید می‌کند که به هیچ‌کس پناه نمی‌برد و تنها به خداوند پناه می‌آورد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به نوشیدن شراب و مفاهیم مرتبط با رنج و غم ممکن است برای سنین پایین‌تر مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۵۸

مارا مدار خوار که ما عاشقیم و زار
بیمار و دلفگار و جدا مانده از نگار

ما را مگوی سرو که ما رنج دیده‌ایم
از گشت آسمان وز آسیب روزگار

زین صعبتر چه باشد زین بیشتر که هست
بیماری و غریبی و تیمار و هجر یار

رنج دگر مخواه و برین بر فزون مجوی
ما را بسست اینکه برو آمدست کار

بر ما حلال گشت غم و ناله و خروش
چونان که شد حرام می نوش خوشگوار

ما را به نزد هیچ کسی زینهار نیست
خواهیم زینهار به روزی هزار بار
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.