هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. او از دیدار و گفتار معشوق به وجد می‌آید و خود را فدایی راه او می‌داند. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند گل و خار، عقل و عشق، و بازار و فساد، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانه پیچیده است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۳۹

خلعت چشم من است راحت دیدار تو
راحت گوش من است لذت گفتار تو

رشک همه عالمند گوش من و چشم من
از پی گفتار تو وز پی دیدار تو

از گل رخسار تو خسته دلم روز و شب
خستن خار آمده است در گل رخسار تو

گر چه نه خاری نه گل، هم تو گلی هم تو خار
ای همه گلهای باغ چاکر یک خار تو

در سر کار تو شد دانش و صبر و خرد
ای خرد بخردان شیفته در کار تو

عقل دهان تو را نیمه دینار خواند
تا همه عقلم ببرد نیمه دینار تو

عشق جمال تو را با گل و گلزار یافت
ای همه زاری من زان گل و گلزار تو

فاسدی و کاسدیم از تو پدید آمده است
فاسد راه توام، کاسد بازار تو
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.