هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و درد ناشی از آن سخن میگوید. او با اشاره به زیبایی معشوق و تأثیر آن بر دلش، از جفا و ستمی که در عشق متحمل شده شکایت میکند. همچنین، از اختر و چرخ به عنوان نمادهایی از بخت و روزگار نام میبرد و از تاریکی وصال و ناکامی در عشق مینالد.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند درد عشق و شکایت از روزگار بیشتر مناسب سنین نوجوانی و بزرگسالی است.
شمارهٔ ۴۳
گر به دو رخ فتنه نظاره ای
درد دلم را به دو لب چاره ای
آینه در پیش تو بینم مگر
پیش رخ خویش به نظاره ای
در دل من عارضه عشق توست
تا تو بدان عارض و رخساره ای
اختر وصلم ز تو تاری چراست
گر تو به رخ اختر سیاره ای
دهر نه ای چونکه جفا پیشه ای
چرخ نه ای چونکه ستمکاره ای
کم نکند عشق تو خون ریختن
تا تو بدان نرگس خونخواره ای
درد دلم را به دو لب چاره ای
آینه در پیش تو بینم مگر
پیش رخ خویش به نظاره ای
در دل من عارضه عشق توست
تا تو بدان عارض و رخساره ای
اختر وصلم ز تو تاری چراست
گر تو به رخ اختر سیاره ای
دهر نه ای چونکه جفا پیشه ای
چرخ نه ای چونکه ستمکاره ای
کم نکند عشق تو خون ریختن
تا تو بدان نرگس خونخواره ای
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.