۱۹۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۳

گر نه ز رقیب ناخوشستی
با خلوت او مرا خوشستی

گر جمله بلا ز عشق بودی
حقا که همه بلا خوشستی

گر نه ز جفا جدایی افتد
از دوست مرا جفا خوشستی

مردم ز وفا رسد به مقصود
ور نه چه سبب وفاخوشستی

گر باده نه یاد دوست دادی
با باده مرا چرا خوشستی

گر دیدن دوستان نبودی
این عمر چگونه ناخوشستی

ور دوست ز ما جدانگشتی
نوروز و بهار ما خوشستی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.