۱۹۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲

رئیس و سید شرق و خراسان
جمال تو سعادت را سعادت

چو خواهی کت سعادت بیش گردد
همی کن مر سعادت را اعادت

همه شغل تو در علم است و در عدل
دو بینم یا اضافت یا افادت

زبان تو نعم گویی است کز جود
نگویی لا به جز لای شهادت

شگفتی نیست کز همت به محشر
ببخشی برگنه کاران عبادت

اگر فعل از ارادت حاصل آید
هنر فعل است و کلک تو ارادت

ز لفظ بکر تو زاید معانی
عجب باشد ز دوشیزه ولادت

تو داری در علو مدح معلا
معالی را چه باشد زین زیادت

بدین ذکر و بدین نظم و بدین نطق
چو من نایند اهل استفادت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.