هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، زیبایی و جذابیت معشوق را توصیف می‌کند و تأثیر عمیق او بر عقل، جان، و دنیای عاشقان را بیان می‌دارد. شاعر از زیبایی چهره، مو، و لب‌های معشوق سخن می‌گوید و تأثیرات شگفت‌انگیز این زیبایی‌ها را بر جهان و اطرافیان شرح می‌دهد. همچنین، عشق به معشوق را به عنوان نیرویی قدرتمند و فراگیر توصیف می‌کند که همه چیز را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد تا به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۱۸۵

چون تو نمودی جمال عشق بتان شد هوس
رو که ازین دلبران کار تو داری و بس

با رخ تو کیست عقل جز که یکی بلفضول
با لب تو کیست جان جز که یکی بلهوس

کفر معطل نمود زلفت و دین حکیم
نان موذن ببرد رویت و آب عسس

با رخ و با زلف تو در سر بازار عشق
فتنه به میدان درست عافیت اندر حرس

روی تو از دل ببرد منزلت و قدر ناز
موی تو از جان ببرد توش و توان و هوس

جزع تو بر هم گسست بر همه مردان زره
لعل تو در هم شکست بر همه مرغان قفس

در بر تو با سماع بی خطران چون نجیب
بر در تو با خروش بی خبران چون جرس

دایهٔ تو حسن نست میبردت چپ و راست
سایهٔ تو عشق ماست میدودت پیش و پس

هستی دریای حسن از پی او همچنان
نعل پی تست در تاج سر تست خس

کرد مرا همچو صبح روی چو خورشید تو
تا همه بی جان زنم در ره عشقت نفس

تا به هم آورد سر آن خط چون مورچه
بر همه چیزی نشست عشق تو همچون مگس

جان همه عاشقان بر لب تو تعبیه‌ست
ای همه با تو همه بی‌لب تو هیچکس

انس سنایی بسست خاک سر کوی تو
نور رخ مصطفا بس بود انس انس
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.