هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره عشق، رنج‌های روحی و دوری از معشوق است. شاعر از تلخی‌های زندگی و ناکامی‌های خود می‌گوید و اشاره می‌کند که عشق و سودا سرنوشت او شده است. همچنین، او از غم و حسرت‌هایش سخن می‌گوید و اینکه حتی لذت‌های دنیوی نیز نتوانسته‌اند آرامش را به او بازگردانند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و حسرت ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۵

تو اگر ز کعبه راندی، و گر از بهشت ما را
غم بنده پرور تو به دری نهشت ما را

چو حدیث راست گویان به همه مذاق تلخیم
به سفینه عزیزان نتوانیم نوشت ما را

گل و برگ خانه ما همه بلبلان مستند
که به عاشقی برآمد همه کار و کشت ما را

که نشست نیم ساعت بر ما زلال طبعان؟
که ز پرده برنیامد همه خوب و زشت ما را

ز عتاب تلخ ساقی دل ما غبار دارد
به حلاوت حریفان نتوان سرشت ما را

همه روزه دست حسرت چو مگس ز دور لیسیم
که سر آستین مهمان به شکر نهشت ما را

نه صنم به جای بینی نه گلی به آب و رونق
ز خطابه هم برآمد همه خاک و خشت ما را

به تواضع جم و کی سر ما فرو نیاید
که حدیث عشق و سودا شده سرنوشت ما را

به صداع غم «نظیری » ز خمار باده رستم
نکند دماغ خوش بو گل صد بهشت ما را
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.