هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و محبت به معشوق سخن میگوید و از رنجها و حسادتهای ناشی از این عشق مینالد. او از غمها و ناامیدیهای خود میگوید، اما در عین حال، امیدوار است که خداوند او را از آفتها حفظ کند. شعر همچنین بیانگر تعلق خاطر شاعر به معشوق و نالههای عاشقانهاش است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۹
نگاه گم شده در راه کوی یار مرا
گسسته عقد گهر گریه در کنار مرا
خود از محبت جانان به خود حسد دارم
ز رشگ غیر کنون برگذشته کار مرا
ز هر یقین که شود صاف سینه صاف ترم
غبار دل نشوم گر کنی غبار مرا
به بی بری مزنم طعنه کز هزار چمن
قضا گذاشته این جا به یادگار مرا
ز روزگار چه منت که بر سر من نیست
به روزگار تو افکنده، روزگار مرا
خدا ز آفت پژمردگی نگهدارد
شکفته است دل و طبع زین بهار مرا
مزاج دوست خموشی خرد ولی چه کنم
گل محبتم این ناله هست خار مرا
تعلق تو «نظیری » بپستیم دارد
توجهی که کند دوست واگذار مرا
گسسته عقد گهر گریه در کنار مرا
خود از محبت جانان به خود حسد دارم
ز رشگ غیر کنون برگذشته کار مرا
ز هر یقین که شود صاف سینه صاف ترم
غبار دل نشوم گر کنی غبار مرا
به بی بری مزنم طعنه کز هزار چمن
قضا گذاشته این جا به یادگار مرا
ز روزگار چه منت که بر سر من نیست
به روزگار تو افکنده، روزگار مرا
خدا ز آفت پژمردگی نگهدارد
شکفته است دل و طبع زین بهار مرا
مزاج دوست خموشی خرد ولی چه کنم
گل محبتم این ناله هست خار مرا
تعلق تو «نظیری » بپستیم دارد
توجهی که کند دوست واگذار مرا
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.