هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی‌های فطرت انسان، عشق و تأثیر آن در زندگی، و همچنین دردها و رنج‌های ناشی از ناملایمات روزگار می‌پردازد. شاعر از عشق به عنوان نیرویی متحول کننده یاد می‌کند که می‌تواند وجود انسان را پالایش دهد. همچنین، او به مشکلات و تفرقه‌هایی اشاره می‌کند که آرامش و شادی را از بین می‌برند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به درد و رنج نیاز به بلوغ فکری برای درک بهتر دارد.

شمارهٔ ۲۰

چه منت از مدد روزگار بر سر ما
که حسن فطرت اصلی نمود جوهر ما

به شعر و شاهدم از کودکی نظربازیست
که عشق خیزد از آب و هوای کشور ما

ز ذوق ما نشود باخبر مذاق سقیم
درست ذایقه داند عیار شکر ما

کمان لعب به زه کرده در کمین بودم
که طایری ننشیند به بام منظر ما

متاع راحت و شادی ما به غارت داد
چه فتنه بود که ناگه درآمد از در ما

کدام عربده انگیز طرح جنگ انداخت
که سنگ تفرقه آمد به جام و ساغر ما

کسی شکفته ز معجون آب و گل نشود
سرشته اند به غم طینت مخمرها

غش وجود به اکسیر عشق زایل کن
که زر شود مست از کیمیای احمر ما

ستاره ی دل عاشق نهان کند خورشید
کز آفتاب فروزان ترست اختر ما

گداختیم ز دود خمار نایابی
به یک دو جرعه کس آبی نزد به اخگر ما

نوا برآر و درین پرده کن «نظیری » رقص
که هست دلبر ما از الست دلبر ما
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.