هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به مفاهیمی مانند عشق، دیوانگی، پریشانی، و رهایی از تعلقات دنیوی می‌پردازد. شاعر از عشق به عنوان نیرویی متحول کننده یاد می‌کند که می‌تواند حتی بیگانگان را دگرگون کند و به حقیقت برساند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم صوفیانه مانند رهایی از مال و مسکن و سوختن در آتش عشق دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و صوفیانه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۴۸

از پی آشوب ما، در زلف دارد شانه را
شورش زنجیر در شور آورد دیوانه را

حسن بنیاد محبت بر پریشانی نهاد
تا نشورد خاک را دهقان نریزد دانه را

حور و جنت جلوه بر زاهد دهد در راه دوست
اندک اندک عشق در کار آورد بیگانه را

عشق کامل نیست تا در بند مال و مسکنی
آن زمان آتش علم گردد که سوزد خانه را

هرچه خود را زد به آتش عین آتش گشت و رفت
در حقیقت شعله بال و پر شود پروانه را

جای یک ناخن درستی در سراپایم نماند
هر زمان دیوانه ویران تر کند ویرانه را

گر رود عشق از مزاج پیر لذت کی رود
بوی می باقی بود چون بشکنی پیمانه را

عقده دل در شکنج طره نگشاید به عقل
یک گره زان زلف درهم بشکند صد شانه را

سرگذشت عهد گل را از «نظیری » بشنوید
عندلیب آشفته تر می گوید این افسانه را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.