۲۱۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۷

می باش و از مزاج حریفان نشان طلب
با طبع هر که راست نیابی کران طلب

چون ره بری به صحبت نیکان گران مباش
جایت اگر به صدر دهند آستان طلب

مهمان گنج باش و قناعت به خاک کن
همسایه همای شو و استخوان طلب

مجموعه ایست عالم از آن انتخاب کن
مغلوبه ایست دهر درو مهربان طلب

در طبع دوستان ز حسد راستی نماند
انصاف اگر طلب کنی از دشمنان طلب

از حلقه های زلف طلسمی به چنگ آر
وز شغل آن ز وسوسه دل امان طلب

دست کسی به دامن محمل نمی رسد
کو را نه بر صدای جرس کاروان طلب

هرگاه یوسفی ز تو در راه مانده است
شیون کن و ز گم شده خود نشان طلب

ننگست در طریق کریمان معاملت
جان از «نظیری » ار طلبی رایگان طلب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.