هوش مصنوعی: این شعر از نظیری نیشابوری بیانگر احساسات شاعر در مورد رقابت، انتقام، شادی و غم است. او از شکست معاندان و بت‌شکنی سخن می‌گوید و به عشق و تمتع از آن اشاره می‌کند. در پایان، شاعر به می‌نوشی و موسیقی می‌پردازد و فقیه شهر را به گدایی محکوم می‌کند.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیم پیچیده‌ای مانند انتقام، بت‌شکنی، و می‌نوشی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی مضامین ممکن است برای مخاطبان جوان نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۱۲

نشست پهلوی من وز رقیب جام گرفت
گل تلافی من رنگ انتقام گرفت

قضا سمند نشاط کرام پیش آورد
قدر عنان مراد از کف لئام گرفت

به صد کمند نه استاد غم چو مست شدیم
در سرای به بستیم راه بام گرفت

معاندان بت پندار جمله بشکستند
که کار بت شکنی رونق تمام گرفت

نیافت صبحدم آغوش دوست از بر دوست
تمتعی که لب از ذکر این مقام گرفت

به جنگ و عربده راضی شدم ز شرم برآی
که تیغ غمزه دگر زنگ در نیام گرفت

«نظیری » و می و مطرب، گدای خواهد شد
فقیه شهر، که او عادت کرام گرفت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.