هوش مصنوعی: این شعر از عشق، آزادی، طبیعت و زندگی جاودان سخن می‌گوید. شاعر خود را بلبلی می‌داند که عشق و شادی را در جهان پراکنده می‌کند و از نقش خود در آبادی و زیبایی جهان سخن می‌گوید. همچنین، به اهمیت عشق در رسیدن به سامان زندگی اشاره می‌کند و از حسرت‌های خود می‌گوید.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ۱۳۵

شور چمن ز نغمه آزادی من است
روی شکفته سحر از شادی من است

میخانه ام، به بوی بهارم گشاده اند
هرجا خرابی است ز آبادی من است

بیهوشی ام به جلوه گه گلستان برد
من بلبلم که نکهت گل هادی من است

بی ذوق عشق کار به سامان نمی رسد
شاگرد عشق بودن از استادی من است

عشقم نوید زندگی جاودان دهد
آن چشمه ای که گم شده در وادی من است

گردون به عشق زایچه طالعم نوشت
نیک اختری نشانه همزادی من است

حسرت برم همیشه «نظیری » ز صیدگاه
زین رحم و خو که آفت صیادی من است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.