هوش مصنوعی: این شعر از نظیری نیشابوری، با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند گل، مرغ سحر، و باد صبا، به بیان احساسات عاشقانه و روحانی می‌پردازد. شاعر از درد عشق و جدایی می‌گوید و از صبح و باده‌نوشی مستان سحر به عنوان نمادهایی برای بیان حالات درونی خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۴۵

گوش گل می درد از مژده هنگام صبوح
زنده دارد نفس باد صبا نام صبوح

تا تو مرغ فلکی رام گلستان شده ای
خواب مرغ سحری رفته و آرام صبوح

تو گل از مرغ سحرگاه گرفتارتری
دم نزد صبح حریفان که نشد دام صبوح

در چنان بزم که مستان سحر می نوشند
صاف خورشید بود درد ته جام صبوح

دست و پا گر نزند دل نفسم می گیرد
در گو روز فتادم ز لب بام صبوح

غم مطلوب سر از دامن دلبر نگرفت
لابه نیم شبی کردم و ابرام صبوح

حق دیدار «نظیری » نرسانی به تمام
در شب وصل ادا گر نکنی وام صبوح
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.