هوش مصنوعی: این شعر از نظیری بیانگر درد عشق و هجران است. شاعر از عشق و اشتیاق خود می‌گوید که با درد و رنج همراه است. او از تأثیرات منفی عشق بر دل و جان خود سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که جدایی و غم، او را فرسوده کرده است. همچنین، شاعر از بی‌اعتدالی در عشق و ناامیدی از وصال معشوق می‌نالد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و غم‌انگیز است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و احساسات شدید ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۶۶

هوس پروانه است اما به گرد دود می گردد
نظر خوبست اما دل غبارآلود می گردد

ز کاوش های مژگان تو پرخون دیده یی دارم
که گر شویم به آب بحر خون آلود می گردد

دلم را کرده ذوقت خوش دگر نگذارم از دستش
دهد تا باز ذوقی دست غم فرسود می گردد

تو گر برهم زنی سودای دل، نازی زیان داری
مرا سرمایه دنیا و دین نابود می گردد

درین مدت غم هجران عبث بر خود پسندیدم
ندانستم که از مرگم دلت خشنود می گردد

کس این بی اعتدالی های حسنت را کجا گوید
که عاشق پیشت از مهر و وفا مردود می گردد

به شفقت گاه گاهی سوی خود می خوان «نظیری » را
جدایی دیده از وصلت تسلی زود می گردد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.