هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی‌های بهار و تغییرات طبیعت می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند عقد بهار، باغ و بستان، گل‌ها و پرندگان، حالتی شاد و زنده از فصل بهار ارائه می‌دهد. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عمیق‌تری مانند گذرایی زندگی، عشق و امید دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین زیبایی‌شناختی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده، درک آن را برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر می‌کند.

شمارهٔ ۱۷۵

جهان جوان شد و عقد بهار می بندد
بهار پای جهان در نگار می بندد

ز صنع نشو و نما آب و خاک الوان شد
جماد و نامیه خود را به کار می بندد

نکاح باغ و بهارست و دایه بستان
میان نرگس و دستار خار می بندد

چمن ز صوت بلند هزار پندارد
که رنگ لاله و گل برقرار می بندد

ازین حدیقه چو گل، زود بایدش رفتن
کسی که دل به نوای هزار می بندد

مسافران چمن نارسیده در کو چند
شکوفه می رود و شاخ بار می بندد

ز بی ثباتی گل بر درخت پنداری
که غنچه بر سر آتش شرار می بندد

گهی که دامن صحرا ز لاله رنگین است
بدان که خون دلش در کنار می بندد

چه عیش سور میسر شود ز دورانی
که عقد نشئه می با خمار می بندد

وصال شمع چه مهلت دهد به پروانه
که موم گردن آتش به تار می بندد

ز دور چرخ چو ماهیست نان به گردابم
که طعمه بر رسن تابدار می بندد

متاع بخت «نظیری » نیافت در غربت
امید بار به عزم دیار می بندد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.