هوش مصنوعی: این شعر از نظیری بیانگر غم و اندوه عمیق شاعر است که در آن از نبود شادی، عشق و آرامش در زندگی خود شکایت می‌کند. او از دردهای درونی، بی‌عدالتی‌های جهان و نبود همراه و همدل می‌گوید و احساس تنهایی و ناامیدی خود را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی و اجتماعی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق، تنهایی و نقد جامعه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۷۶

بزمت غم بار ما ندارد
عیش تو غبار ما ندارد

ما چهره به خون کنیم گلگون
مشاطه نگار ما ندارد

چون شعله ز سوز سینه روییم
نم ابر بهار ما ندارد

کس بوی نکرد گل که دستش
زخم سر خار ما ندارد

ما عربده می کنیم بسیار
مطرب سر کار ما ندارد

آیینه به عیب ماست گویا
عیب آینه دار ما ندارد

هر نامه که دل نمی کند خون
پیغام دیار ما ندارد

خوشحالی روز وصل دیدیم
شوق شب تار ما ندارد

بی نام و نشان خوش است مرغی
کو ناله زار ما ندارد

گردون مه و مهر دارد اما
نقدی به عیار ما ندارد

خونابه کشیم ما «نظیری »
می عشرت کار ما ندارد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.