هوش مصنوعی: این شعر از نظیری نیشابوری بیانگر ناامیدی و رنج شاعر از بی‌عدالتی‌ها و ناملایمات زندگی است. او از نادیده گرفته شدن، بی‌مهری، و عدم دریافت پاداش برای عشق و فداکاری‌هایش شکایت دارد. شاعر با تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، احساسات خود را درباره‌ی محرومیت، یأس و ناکامی بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی در این شعر وجود دارد که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند یأس و ناامیدی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۷۹

هنوز راه نگاهم به بام و در ندهند
کبوتری که بیاموختند سر ندهند

خراب نرگس سنگین دلان سرمستم
که بر طریق نظر مهر را گذر ندهند

ز غم به گونه زرین شدم چه چاره کنم
قبول صحبت صاحبدلان به زر ندهند

ازین گشاده جبینان ثبات عیش مجو
که گل دهند به خروار و یک ثمر ندهند

به زهر یأس بساز و مجو حلاوت کام
دوا چو داروی تلخت کند شکر ندهند

ز خوان نعمت دوران رضا به قسمت ده
که طعمه یی ز غمت خوش گوارتر ندهند

ز درد سوز که بر بستر آب عنابت
بغیر تب زدگی و تف جگر ندهند

چه یاد جور رفیقان کنم، نصیبم بود
که تشنه بر لب جو میرم و خبر ندهند

مثال ما لب دریا و حال مستسقی ست
دهند شوق ولی رخصت نظر ندهند

سزد که مقنعه بر سر کنند آن مردان
که تاج عشق بخواهند و ترک سر ندهند

ظفر تو راست «نظیری » که محو ذوق شدی
به هرکه غوطه به دریا نزد، گهر ندهند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.