هوش مصنوعی:
این شعر به موضوعاتی مانند عشق، رنجهای عاشقانه، صبر و استقامت در برابر سختیها، و ارزشهای اخلاقی مانند پنهانکاری در کارهای خوب میپردازد. شاعر از زبان عاشقی سخن میگوید که با وجود بیثمر بودن و طرد شدن، همچنان به عشق وفادار است و از خطرات آن نمیهراسد. همچنین، اشارههایی به ضعف و عجز به عنوان نیرو و پیروزی، و ارزش خون ریختهشده در راه عشق دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با اشارات به رنج و فداکاری، ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات نیاز به تفسیر و دانش ادبی دارند که برای سنین بالاتر مناسبتر است.
شمارهٔ ۱۸۵
ما بید بوستانیم، ما را ثمر نباشد
مردود دوستانیم از ما بتر نباشد
از لب برون نیاید آواز عشقبازان
پرواز مرغ بسمل جز زیر پر نباشد
تاراج دیدگانند آوارگان معشوق
راهی نمی برد عشق کانجا خطر نباشد
صد در اگر گشایند بر جلوه گاه دیدار
آن را که چشم بستند راهش به در نباشد
اول نشان مردی اخفای کار خوبست
بهتر ازین که گفتم دیگر هنر نباشد
فیروزی ضعیفان در عجز و انکسارست
تا نشکند صف ما ما را طفر نباشد
از تیغ کی هراسم، دیدار مزد قتل است
خونی که عشق ریزد هرگز هدر نباشد
تا دل به جای خویش است دارد عنان دیده
عاشق که شد پریشان صاحب نظر نباشد
در گوشه نقابت سیر گل است و نسرین
زین خوبتر نظر را هرگز سفر نباشد
هرجا رود مسافر حرف تو ارمغانست
یک خانه نیست کز تو پر از شکر نباشد
قاصد که می فرستی، رطل گرانش درده
کز ما خبر نیابد، تا بی خبر نباشد
از شاخ لهو برگی حاصل نشد «نظیری »
لب تشنه باد کشتی کز گریه تر نباشد
مردود دوستانیم از ما بتر نباشد
از لب برون نیاید آواز عشقبازان
پرواز مرغ بسمل جز زیر پر نباشد
تاراج دیدگانند آوارگان معشوق
راهی نمی برد عشق کانجا خطر نباشد
صد در اگر گشایند بر جلوه گاه دیدار
آن را که چشم بستند راهش به در نباشد
اول نشان مردی اخفای کار خوبست
بهتر ازین که گفتم دیگر هنر نباشد
فیروزی ضعیفان در عجز و انکسارست
تا نشکند صف ما ما را طفر نباشد
از تیغ کی هراسم، دیدار مزد قتل است
خونی که عشق ریزد هرگز هدر نباشد
تا دل به جای خویش است دارد عنان دیده
عاشق که شد پریشان صاحب نظر نباشد
در گوشه نقابت سیر گل است و نسرین
زین خوبتر نظر را هرگز سفر نباشد
هرجا رود مسافر حرف تو ارمغانست
یک خانه نیست کز تو پر از شکر نباشد
قاصد که می فرستی، رطل گرانش درده
کز ما خبر نیابد، تا بی خبر نباشد
از شاخ لهو برگی حاصل نشد «نظیری »
لب تشنه باد کشتی کز گریه تر نباشد
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.