هوش مصنوعی: این متن به بیان تضادها و تناقض‌های زندگی، عشق، دشمنی و طمع می‌پردازد. شاعر از صلحی که به جنگ تبدیل می‌شود، عمری که با سرگرمی‌ها هدر می‌رود و عشقی که با ناز همراه است سخن می‌گوید. همچنین به موضوعات دیگری مانند تغافل با دوستان، طمع و حسرت، معجزات عشق و پرستش اشاره می‌کند. در پایان، شاعر از بلند شدن صدای خود و به هم خوردن طبل وجود نظیری صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۹۵

آمد دگر به صلح و در فتنه باز کرد
صلحی به مصلحت پی جنگ دراز کرد

شد عمر و سرگرانی او برطرف نشد
بر من به قدر مرتبه عشق ناز کرد

خود را به کام دشمن خود دید آن که او
با دوستان تغافل دشمن نواز کرد

چشم طمع بدوز که از در قسمت کسان
هرکس گشود دیده به حسرت فراز کرد

صد معجز از کرامت لعل تو دیده ام
از تو نمی توان به خطا احتراز کرد

هرجای بینم از تو سزای پرستشی
در کعبه می توان به همه سو نماز کرد

صوت من از ترانه ناهید برگذشت
شدی بلند مطرب حسن تو ساز کرد

طبل وجود عیش «نظیری » به هم نزد
کوتاه دید مرحله خواب دراز کرد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.