هوش مصنوعی:
این شعر از نظیری نیشابوری به توصیف مطربان و موسیقیدانانی میپردازد که با هنر خود احساسات مختلف را برمیانگیزند. آنها با نواختن سازهای مختلف مانند چنگ و دف، هم شادی میآفرینند و هم غم را بیان میکنند. شاعر از قدرت موسیقی در تأثیرگذاری بر روح و روان سخن میگوید و اشاره میکند که این هنرمندان، با وجود ظاهر ساده، توانایی ایجاد هزاران رنگ و حس را دارند. همچنین، شعر به مفاهیم عرفانی و معنوی مانند ارتباط موسیقی با عالم لاهوت اشاره دارد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که درک آن نیاز به شناخت ادبیات کلاسیک و آشنایی با اصطلاحات پیچیده دارد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۲۰۱
درین دیار عجب مطربان یک رنگند
که دل برند به صد راه و بر یک آهنگند
ز صحن سینه گشایند چشمه چشمه نور
به زخمه صیقل آیینه های پرزنگند
کلید شادی و شمشیر غم به کف دارند
به بسط بر سر صلح و به قبض در جنگند
به دل ز نغمه شیرین حرارت انگیزند
به صوت چون شکر و شیر آهن و سنگند
چو حد زیر و بم نغمه را نگهدارند
به هر مقام خفیف و سقیل هم سنگند
سبکدلان چو به فتراکشان درآویزند
به طی نیم قدم در هزار فرسنگند
به فتح یک خلش این شاهدان چو نغمه چنگ
برون روند که بر سینه و بغل تنگند
ز سر عالم لاهوت می دهند نشان
ز پرده دگرند این گروه بی رنگند
هزار رنگ برآرند این فسون سازان
که آفریده صنع هزار نیرنگند
سواد صومعه را نسخه فسون سازند
که طبع کارگه نقش های ارژنگند
به گوش کر شده تحریرشان زند آتش
که برفروخته جرعه های گل رنگند
مشاطه رخ مستند با می و قدح اند
مقاله غم عشق اند با دف و چنگند
اگرچه قاطع زهداند مایه هوشند
وگرچه رافع شرعند جان فرهنگند
دلیل اهل فنایند در عروج و نزول
به اوج در طیران در حضیض ره لنگند
«نظیری » از پی این جا دوان مدو بسیار
که در ربودن ادراک چابک و شنگند
که دل برند به صد راه و بر یک آهنگند
ز صحن سینه گشایند چشمه چشمه نور
به زخمه صیقل آیینه های پرزنگند
کلید شادی و شمشیر غم به کف دارند
به بسط بر سر صلح و به قبض در جنگند
به دل ز نغمه شیرین حرارت انگیزند
به صوت چون شکر و شیر آهن و سنگند
چو حد زیر و بم نغمه را نگهدارند
به هر مقام خفیف و سقیل هم سنگند
سبکدلان چو به فتراکشان درآویزند
به طی نیم قدم در هزار فرسنگند
به فتح یک خلش این شاهدان چو نغمه چنگ
برون روند که بر سینه و بغل تنگند
ز سر عالم لاهوت می دهند نشان
ز پرده دگرند این گروه بی رنگند
هزار رنگ برآرند این فسون سازان
که آفریده صنع هزار نیرنگند
سواد صومعه را نسخه فسون سازند
که طبع کارگه نقش های ارژنگند
به گوش کر شده تحریرشان زند آتش
که برفروخته جرعه های گل رنگند
مشاطه رخ مستند با می و قدح اند
مقاله غم عشق اند با دف و چنگند
اگرچه قاطع زهداند مایه هوشند
وگرچه رافع شرعند جان فرهنگند
دلیل اهل فنایند در عروج و نزول
به اوج در طیران در حضیض ره لنگند
«نظیری » از پی این جا دوان مدو بسیار
که در ربودن ادراک چابک و شنگند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.