هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌ها و سختی‌هایی که متحمل شده است سخن می‌گوید، اما در عین حال بیان می‌کند که این مشقات به او صبر، استحکام و حتی شادی بخشیده‌اند. او از عشق، غیرت و فضایل اخلاقی مانند صبر و ثبات قدم صحبت می‌کند و در نهایت به مقام والایی که به دست آورده اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۱۳

دوش بر سوز دل و سینه براتم دادند
سر چو شمعم ببریدند و حیاتم دادند

ناله کردم به نهان عشوه خموشم کردند
گریه کردم ز شکرخند نباتم دادند

درد و صاف غم و شادی به من ارزانی شد
تا خم و خمکده عشق براتم دادند

پاره پاره جگر طور ز غیرت خون شد
که کهی بودم و چون کوه ثباتم دادند

گرسنه دیده تر از مفلس کنعان بودم
خواجم گشتم که از آن حسن زکاتم دادند

تا به مقصد سپرم کشتی مشتاقان را
از خضر همت و از نوح نجاتم دادند

اختر شعشعه بر چرخ «نظیری » زده است
کس چه داند؟ که چه عالی درجاتم دادند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.