هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به بیان احساسات عمیق و رازآلود عاشق میپردازد. در آن از نمادهایی مانند دل، چشم، قلم، دریاهای غم، و خمرهی جم استفاده شده است تا مفاهیمی مانند عشق، وفاداری، رازداری، و تسلیم در برابر تقدیر را بیان کند. شاعر از زبان عاشق سخن میگوید که اسرار دل را فاش نمیکند و در برابر سختیها مقاومت مینماید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از نمادها و استعارههای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۲۱۹
دل باهوش دم برون ندهد
چشم با دوست نم برون ندهد
درکشد بحرهای غم عاشق
رشحه ای از قلم برون ندهد
دل اسراربین حدیث قدیم
جز به حکم قدم برون ندهد
چپ نوشتند نامه حاضر باش
نشو کاغذ رقم برون ندهد
منگر کان نگاه وحشی را
راه از دیده رم برون ندهد
نگه از چشمش ار برون آید
زلفش از پیچ و خم برون ندهد
این خم از بهر مرگ و سور جهان
غیر نیل و بقم برون ندهد
بده آب خضر که در در و دشت
خاک، جز جام جم برون ندهد
مرد باید که فکر یار از دل
تا زید نیم دم برون ندهد
به کفم جام شادمان گون ده
تا رخم رنگ غم برون ندهد
نتوان کم ز پیر ترسا بود
میرد از کف صنم برون ندهد
گر نگرید قلم «نظیری » را
ابر سیراب نم برون ندهد
چشم با دوست نم برون ندهد
درکشد بحرهای غم عاشق
رشحه ای از قلم برون ندهد
دل اسراربین حدیث قدیم
جز به حکم قدم برون ندهد
چپ نوشتند نامه حاضر باش
نشو کاغذ رقم برون ندهد
منگر کان نگاه وحشی را
راه از دیده رم برون ندهد
نگه از چشمش ار برون آید
زلفش از پیچ و خم برون ندهد
این خم از بهر مرگ و سور جهان
غیر نیل و بقم برون ندهد
بده آب خضر که در در و دشت
خاک، جز جام جم برون ندهد
مرد باید که فکر یار از دل
تا زید نیم دم برون ندهد
به کفم جام شادمان گون ده
تا رخم رنگ غم برون ندهد
نتوان کم ز پیر ترسا بود
میرد از کف صنم برون ندهد
گر نگرید قلم «نظیری » را
ابر سیراب نم برون ندهد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.