هوش مصنوعی:
این شعر از نظیری، شاعر فارسی، بیانگر احساسات عمیق و دردهای عاطفی است. شاعر از عشق، هجران، رنجهای زمانه و احساس غربت سخن میگوید. او از بیوفایی دنیا، حسادت دیگران و تلخیهای زندگی مینالد و در عین حال، به صبر و تحمل در برابر این مصائب اشاره میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاطفی عمیق، دردهای عشقی و فلسفی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیدهی ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۲۳۸
گلزار به شهر آمد و بازار چمن شد
گوش همه کس محو غزل خوانی من شد
تا جیب گشادم که از آن نام برآرم
دیدم که صبا قاصد صد بیت حزن شد
هر دخل که می خواست کند دشمن حاسد
آمد به زبانش ز دل و مهر دهن شد
از ظلمت شب مرغ خروشان نشد امشب
هرچند که در بند پر و بال زدن شد
پر زورتر از باده تلخ است محبت
عشقی که برو سال گذر کرد کهن شد
الفت ده هجران و وصالست صبوری
مخموری من توبه ده توبه شکن شد
تا می شنوم حسن و وفا هر دو غریبند
عاشق نشنیدم که ز غربت به وطن شد
تا همسفر اشک خودم کار خراب است
هرجا که شدم در پی ویرانی من شد
هر زخم که برداشت ز ایام «نظیری »
نی چاک گریبان شد و نی جیب کفن شد
گوش همه کس محو غزل خوانی من شد
تا جیب گشادم که از آن نام برآرم
دیدم که صبا قاصد صد بیت حزن شد
هر دخل که می خواست کند دشمن حاسد
آمد به زبانش ز دل و مهر دهن شد
از ظلمت شب مرغ خروشان نشد امشب
هرچند که در بند پر و بال زدن شد
پر زورتر از باده تلخ است محبت
عشقی که برو سال گذر کرد کهن شد
الفت ده هجران و وصالست صبوری
مخموری من توبه ده توبه شکن شد
تا می شنوم حسن و وفا هر دو غریبند
عاشق نشنیدم که ز غربت به وطن شد
تا همسفر اشک خودم کار خراب است
هرجا که شدم در پی ویرانی من شد
هر زخم که برداشت ز ایام «نظیری »
نی چاک گریبان شد و نی جیب کفن شد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.