هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به موضوعات عشق، شوق دیدار معشوق، رنجهای عاشقانه و تسلیم در برابر احساسات میپردازد. شاعر از تلخیها و شیرینیهای عشق سخن میگوید و به مفاهیمی مانند فداکاری، شیدایی و پذیرش رنج عاشقی اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از واژگان و معانی ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۲۵۸
حسن چندی سر به دل شوخی و خودرایی دهد
شه چو گیرد مملکت اول به یغمایی دهد
دیده عاشق نیابد ذوق از دیدار دوست
گر نه اول ترک دیدن های هرجایی دهد
لذت دشنامش از من پرس کاب تلخ و شور
ذوق کوثر در مذاق مرد صحرایی دهد
گردد از جان دادنم معلوم شوق روی دوست
زان نمی میرم که ترسم مرگ رسوایی دهد
در بیابان ها نمی گنجم اگر طغیان شوق
بند بگشاید چو سیلم سر به شیدایی دهد
گریه ما تلخ و طبع میزبان رنجش پذیر
صوت مطرب بر دلش بگذار گیرایی دهد
شکوه کمتر کن «نظیری » گر کسی یاری نکرد
رخت ما سوزد چه نقصان تماشایی دهد
شه چو گیرد مملکت اول به یغمایی دهد
دیده عاشق نیابد ذوق از دیدار دوست
گر نه اول ترک دیدن های هرجایی دهد
لذت دشنامش از من پرس کاب تلخ و شور
ذوق کوثر در مذاق مرد صحرایی دهد
گردد از جان دادنم معلوم شوق روی دوست
زان نمی میرم که ترسم مرگ رسوایی دهد
در بیابان ها نمی گنجم اگر طغیان شوق
بند بگشاید چو سیلم سر به شیدایی دهد
گریه ما تلخ و طبع میزبان رنجش پذیر
صوت مطرب بر دلش بگذار گیرایی دهد
شکوه کمتر کن «نظیری » گر کسی یاری نکرد
رخت ما سوزد چه نقصان تماشایی دهد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.