۱۸۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶۹

دچار هرکه شوی جز سراغ یار مگیر
سپند بر سر آتش شو و قرار مگیر

چو وعده دررسد، او خود به یاد می آرد
به ذوق خویش سر راه انتظار مگیر

ز آب و دانه همه وحشیان برآمده اند
سر شکار نداری پی شکار مگیر

تو آن درخت نیی کز تو بر توان خوردن
پی نظاره خوشی، گل فشان و بار مگیر

حقوق صحبت اگر وعده ایست کم مشمار
وفای دوست اگر پرسشی است خوار مگیر

چو لاله سوخته دل یا چو سرو فارغ باش
هزار رنگ مشو، طور نوبهار مگیر

شراب غیر «نظیری » خمار می آرد
قدح ز ساقی بیگانه زینهار مگیر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.