هوش مصنوعی: شاعر از صبا (باد) می‌خواهد که نشانه‌هایی از عشق و زیبایی را برایش بیاورد. او از رنج‌ها و ستم‌های زندگی شکایت می‌کند و آرزوی آرامش و امید دارد. شاعر به دنبال معنویت و حقیقت است و از ظاهر فریبنده‌ی دنیا ناراضی است. او خواهان سادگی و صداقت در بیان است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۸۲

ای صبا از گل عطار نشانی به من آر
وز گلستان نشابور خزانی بمن آر

خط ترخانی جاوید به عالم ندهند
بگذر از عالم و منشور امانی بمن آر

فرصتم نیست که از سنگ قضا سر خارم
گر امانی نبود تاب و توانی بمن آر

تیرباران ستم از پی هم چند رسد؟
ناوکی می کشم از سینه کمانی بمن آر

هر نشانی که ز سوداش دهی سود دهد
اگر از مایه نماندست زیانی بمن آر

کشت زار طربم تشنه آتش شده است
مطرب ابر دم برق زبانی بمن آر

چون شرر در دل سنگست ز جانان سخنم
تا برآرم نفسی سوخته، جانی بمن آر

ملک گیران سخن سکه به باطل زده اند
زین هم سیم دغم نقد روانی بمن آر

دلم از صنعت الفاظ «نظیری » بگرفت
از دم پرهنری ساده بیانی بمن آر
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.