۲۰۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۰۱

نشست اختر پروین ز پرنیان برخیز
غبار کاهکشان رفت میکشان برخیز

ز مطرب ار نخلد گوش ابروان برتاب
ز ساقی ار نچمد جام سرگران برخیز

مبارک است سحر روی دوستان دیدن
به روی چنگ و صراحی و گلستان برخیز

چو شاخ گل پی عشرت پیاله برکف گیر
ز رشک کار تو گو رنگ از ارغوان برخیز

فروغ مل نبود چاک پیرهن بگشا
شمیم گل نوزد آستین فشان برخیز

چو خال در خم زلف نگار مسکن کن
چو زلف از بر آغوش دلستان برخیز

به دل درآی به کار و تن از برون بگذر
به جانشین بر جمع و خود از میان برخیز

چو حال خوش شود از کاینات دست افشان
چو وجد روی دهد از سر جهان برخیز

گران مباش «نظیری » به بزم رعنایان
به آستین بنشین وز آستان برخیز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.