۳۳۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۲۰

هر شب نماز شام بود شادیم تمام
کاید رسول دوست هلا نزد ما خرام

خورشید هر کسی که شب آید فرو رود
خورشید ما برآید هر شب نماز شام

روز فراق رفت و برآمد شب وصال
ای روز منقطع شو و ای شب علی الدوام

ای دوست تا تو باشی اندوه کی بود
تا جان بود به تن تو خداوند و من غلام

هر گه که خدمت آیم ای دوست پیش تو
شادی حلال گردد اندوه و غم حرام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.