هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و دلبستگی سخن میگوید و از تلاشهای خود برای حفظ این رابطه مینویسد. او از استعارههایی مانند جام جم، شمع، و آفتاب برای بیان احساساتش استفاده میکند و تأکید میکند که هرگز از محبوبش دست نمیکشد و از او محافظت میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استعارههای پیچیده است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهٔ ادبی نیاز دارد. همچنین، ممکن است برخی از واژهها و مفاهیم برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۳۴۶
از نقل و باده گوشه دل گشته روشنش
کو جام جم که آینه سازم ز آهنش
زحمت کشد ز شمع مسخر کنم سپهر
تا هر شب آفتاب برآرم ز روزنش
غایب شوم ز خلوت و حاضر شوم بر او
دلق از بدن برآرم و دربر کشم تنش
نگذارمش به حرف که گوید کدام و کیست
گر از قفای در رسد آواز دشمنش
از دست من به حیله برون رفته بارها
تا پا نگیرمش نکنم سست دامنش
سیب ذقن به بازیش از کف نمی دهم
تا دست کوتهم نشود طوق گردنش
زین سیمگون حصار «نظیری » نمی رود
تا قفل سیم او نشود نعل توسنش
کو جام جم که آینه سازم ز آهنش
زحمت کشد ز شمع مسخر کنم سپهر
تا هر شب آفتاب برآرم ز روزنش
غایب شوم ز خلوت و حاضر شوم بر او
دلق از بدن برآرم و دربر کشم تنش
نگذارمش به حرف که گوید کدام و کیست
گر از قفای در رسد آواز دشمنش
از دست من به حیله برون رفته بارها
تا پا نگیرمش نکنم سست دامنش
سیب ذقن به بازیش از کف نمی دهم
تا دست کوتهم نشود طوق گردنش
زین سیمگون حصار «نظیری » نمی رود
تا قفل سیم او نشود نعل توسنش
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.