هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق یا محبوبی معنوی است. شاعر از عشق، جدایی، درد فراق و وابستگی شدید خود به معشوق سخن میگوید و از ناکامیها و آرزوهایش مینالد. او از معشوق به عنوان منبع امید و آرامش یاد میکند و ارتباط خود با او را در سطحی عمیق و وجودی توصیف مینماید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۳۶۱
همیشه خنده شادی به آن لبان مخصوص
فریب حسن به اقبال جاودان مخصوص
در تو قبله امیدهای روحانی
سر نیاز به آن خاک آستان مخصوص
شکایت تو چو فکرم ز مغز بیگانه
محبت تو چو مغزم به استخوان مخصوص
غمی فتاده که با طایران وحشی دل
نمی شویم به هم در یک آشیان مخصوص
شدیم هر دری از شاهدان هرجایی
نه می به میکده نه گل به گلستان مخصوص
ز طول روز قیامت عجب هراسانم
که روز هجر تو باشد به این نشان مخصوص
به حاجتم نرسد گرچه شد به خدمت تو
به آشناییی آه من آسمان مخصوص
ز تو رگم به رگ و مو به موی در سخن است
حکایت تو همین نیست با زبان مخصوص
ز نامه تو معطر بغل «نظیری » را
چو گل فروش که باشد به باغبان مخصوص
فریب حسن به اقبال جاودان مخصوص
در تو قبله امیدهای روحانی
سر نیاز به آن خاک آستان مخصوص
شکایت تو چو فکرم ز مغز بیگانه
محبت تو چو مغزم به استخوان مخصوص
غمی فتاده که با طایران وحشی دل
نمی شویم به هم در یک آشیان مخصوص
شدیم هر دری از شاهدان هرجایی
نه می به میکده نه گل به گلستان مخصوص
ز طول روز قیامت عجب هراسانم
که روز هجر تو باشد به این نشان مخصوص
به حاجتم نرسد گرچه شد به خدمت تو
به آشناییی آه من آسمان مخصوص
ز تو رگم به رگ و مو به موی در سخن است
حکایت تو همین نیست با زبان مخصوص
ز نامه تو معطر بغل «نظیری » را
چو گل فروش که باشد به باغبان مخصوص
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.