هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غزل‌گونه است که در آن شاعر از عشق و دلدادگی به معشوق سخن می‌گوید. او از زیبایی‌ها و جذابیت‌های معشوق مانند زلف، نگاه، و رفتارش یاد می‌کند و احساسات خود را بیان می‌دارد. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند سلطنت، بازی سرنوشت، و مقایسه‌های ادبی دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و ادبی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژگان و تشبیهات به دانش ادبی و بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۳۸۶

فتنه با زلف تو گرفته طرف
دل ما را نمی دهد از کف

نیم کش سر دهی خدنگ نگاه
بگذرانی ز صد هزار صدف

دست برد نگاه چالاکت
مرد برباید از میانه صف

به تو سلطان خزانه داو کند
رفته بازی و مهره گشته تلف

عاق بر مادر و پدر گردد
از نکو پروریدن تو خلف

بر بساطی که بندگان تواند
خواجه را بر غلام نیست شرف

هرکجا نغمه و ترانه تست
از کف مطربان نیفتد دف

جعد اگر ز آفتاب برداری
ننماید به روی ماه کلف

آن چه بی روی تو «نظیری » دید
بی سلیمان ندیده بود آصف
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.