هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که در آن شاعر از احساس خجالت و شرمساری خود در برابر حقایق معنوی و عرفانی سخن می‌گوید. او از تقابل میان ظاهر و باطن، مجاز و حقیقت، و نیز از ناامیدی از اعتماد به دنیا و تمایزات آن صحبت می‌کند. در نهایت، شاعر به قرب الهی و تسلیم در برابر ارادهٔ خداوند اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند می‌نوشیدن و مستی ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.

شمارهٔ ۴۰۳

نیم ز کعبه به می خوردن مجاز خجل
به پیش باده فروشم ز کشف راز خجل

ز روی مستی اگر پرده ای درم سهل است
به پای خم سحری برده ام نیاز خجل

گذار بی خود مستم که گر به هوش آیم
شود فرشته ز پرهیز و احتراز خجل

نه پیش مشرب ساقی ملولم از توبه
نه در طریقت رندانم از نماز خجل

همیشه با غزل و جام در مشاهده ام
حقیقتم نکند از رخ مجاز خجل

بلند و پست بسی راه پیشم آمده است
نه از نشیب ملولم نه از فراز خجل

به خوب و زشت جهان هیچ اعتمادم نیست
کز امتیاز شوم در هر امتیاز خجل

ز کعبه آنکه طلب داشتم دلیلم بود
ز رنج بادیه ام وز ره دراز خجل

ز عرض حال اگر منفعل شدم سهل است
تسلیم که نگشتم ز کارساز خجل

کمال قرب «نظیری » حجاب او شده است
فراز مسند سلطان بود ایاز خجل
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.