۲۱۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۰۶

کتاب خوانده شد و، شبهه ای نشد مغفول
به هیچ مسئله خاطر نمی شود مشغول

اگر رسوم ادب شد زیاد ما چه عجب
شدیم پیر به تعلیم کودکان فضول

فقیر مدرسه و خانقاه، کم رزق است
گدایی در میخانه، می کنیم قبول

اگر به مدرسه اوراد دیر گم نشود
کنم عدول ز شاهد به شاهدان عدول

غم حوادث اگر دهر را گرفته فرو
الم به خاطر کودک دلان نکرده نزول

تو می به شرط جزا ده، که من نه آن شخصم
که از گناه خجل کردم، از عذاب ملول

جزای خلق «نظیری » به حشر تحقیق است
بغیر ما که مصابیم قاتل و مقتول
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.