۲۰۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۱۹

سوزن به دل از بخیه و پیوند شکستیم
از بی هنری دست هنرمند شکستیم

در عشق به کامی نرسیدیم که بسیار
عهد پدر و خاطر فرزند شکستیم

از بهر نهالی که نشاندیم به خاطر
بس شاخ تر و نخل برومند شکستیم

ما حلقه به گوش سخن عشق و جنونیم
در حقه نسیان گهر پند شکستیم

امروز نشد نقل عزیزان گله ما
صد بار من و تو به هم این قند شکستیم

هرگاه شنیدیم ز اخلاص حدیثی
طرف کلهی پیش خداوند شکستیم

تا روز مکیدیم سرانگشت حلاوت
زان قند که امشب ز شکرخند شکستیم

گفتیم به شادی مشو آلوده «نظیری »
لب خوش نشد از خنده و سوگند شکستیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.