هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر عاشقانه، ابراز عشق و وابستگی شدید به معشوق میکند. او خود را نیکخواه معشوق میداند و حتی اگر در دو جهان بد باشد، در پناه معشوق احساس امنیت میکند. شاعر از پریشانی حال خود میگوید و اشاره میکند که از نگاه معشوق گریزان است. او به گرد کوی معشوق میگردد و خود را غبار راه معشوق میداند. شاعر از زخمهای ستمی که خورده سخن میگوید و بیان میکند که دیگر توان رفتن از نزد معشوق را ندارد. او خود را در سواد شب، طره سیاه معشوق میداند و از هجران و کینهای که در حمایت مژگان معشوق است، سخن میگوید. در پایان، شاعر از سوختن در شعلههای آه معشوق میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای سنین پایینتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۴۵۶
مبین به رد و قبولم که نیکخواه توام
اگر بد دو جهانم که در پناه توام
مپوش چشم ز حالم که از پریشانی
ز دیده تو گریزان تر از نگاه توام
به گرد کوی تو گردم نسیم درگاهم
به هیچ در ننشینم غبار راه توام
هزار زخم ستم خورده ام رسیده به تو
نمانده قوت رفتن ز صیدگاه توام
صور نگار صد افسانه پریشانم
که در سواد شب طره سیاه توام
کجاست هجر کزو انتقام خویش کشم
که در حمایت مژگان کینه خواه توام
«نظیری » از که گذشتی؟ دگر که را دیدی؟
که باز سوخته شعله های آه توام
اگر بد دو جهانم که در پناه توام
مپوش چشم ز حالم که از پریشانی
ز دیده تو گریزان تر از نگاه توام
به گرد کوی تو گردم نسیم درگاهم
به هیچ در ننشینم غبار راه توام
هزار زخم ستم خورده ام رسیده به تو
نمانده قوت رفتن ز صیدگاه توام
صور نگار صد افسانه پریشانم
که در سواد شب طره سیاه توام
کجاست هجر کزو انتقام خویش کشم
که در حمایت مژگان کینه خواه توام
«نظیری » از که گذشتی؟ دگر که را دیدی؟
که باز سوخته شعله های آه توام
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.