هوش مصنوعی: این شعر از نظیری، شاعر فارسی، به بیان تناقض‌ها و پیچیدگی‌های وجود انسان می‌پردازد. شاعر از یک‌سویگی‌های ظاهری و وحدت درونی سخن می‌گوید، در حالی که در عین حال به تضادها و تناقض‌های درون انسان اشاره می‌کند. او از مفاهیمی مانند عشق، معرفت، تقدیر و وارستگی سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا، عمق وجود انسان را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تشبیه‌ها نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارند تا به طور کامل درک شوند.

شمارهٔ ۴۵۸

یک گلیم، اما به رتبت چون خم و پیمانه ایم
مختلف در رنگ و بوییم ارچه از یک دانه ایم

سر معبودیم و با شرک خفی هم پرده ایم
روح مسجودیم و با نفس دنی هم خانه ایم

طبع معشوقی و لاف عاشقی از ما خطاست
طعمه ناریم گر شمعیم اگر پروانه ایم

گنج در ویرانه باید کرد پیدا ای عجب
بوالعجب تر این که خود گنجیم و خود ویرانه ایم

قفل ها از ما گشاید فتح ها از ما شود
هر کجا تقدیر مفتاحست ما دندانه ایم

کاشف نیت چو شکل قرعه ده نقطه ایم
ره زن باطن چو فال سبحه صد دانه ایم

با بد و نیک ارچه یک روییم همچون آینه
در صلاح کار درهم صد زبان چون شانه ایم

گر پریشانیم عطر سنبل آشفته ایم
ور سیه کاریم کحل نرگس مستانه ایم

آمدیم از علم در تقریر و سرگردان شدیم
زانکه چشم دهر در خوابست و ما افسانه ایم

در طریق بردباری گر «نظیری » عاجزیم
شکر لله در ره وارستگی مردانه ایم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.