۲۱۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۷۹

بیمار بی دردی دلا درمان نخواهی یافتن
وحی ار به تو نازل شود ایمان نخواهی یافتن

چرخیست در گرد آمده کاریست سردر گم شده
سر رشته کز کف داده یی آسان نخواهی یافتن

قربی که خاصان شهش در آرزوی یکدمند
مفت از خطا درباختی ارزان نخواهی یافتن

باشد سخن سیم و گهر نزد معیر پاک بر
کاندم که نرخش بشکند تاوان نخواهی یافتن

باغی است طبعت پر شجر از نظم و نثرش شاخ و بر
دهقان ترازش گر کند نقصان نخواهی یافتن

از جویبار خود نوا بر نوبهار من مزن
فردا چو صحرا بشکفد بستان نخواهی یافتن

شب رخت سودا باز کن ورنه به وقت صبحدم
از گرمی بازار من دکان نخواهی یافتن

سلطان ظالم را ظفر بر لشکر مظلوم نیست
درویش اگر ماند به جا سلطان نخواهی یافتن

احسان ساقی بی زیان ظرف «نظیری » بی کران
دور ار چنین گردان شود مهمان نخواهی یافتن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.